درس چهادهم: طوطي و بقّال 1ـ بقّالي بود كه طوطي خوشآواز، سبزرنگ و سخنگويي داشت. 2ـ طوطي از دكّان مراقبت ميكرد و با مشتريان همصحبت ميشد و شوخي ميكرد. 3ـ در سخن گفتن با آدميان زبان گويايي داشت و در نغمه خواني ميان طوطيان ماهر بود. 4ـ طوطي از بالاي دكّان به سویي پريد و ناگهان شيشههاي روغن گل را ريخت و شكست. 5ـ صاحب طوطي از خانه به مغازه آمد و با خيال آسوده مانند بزرگان در مغازه نشست. 6ـ مرد بقّال ديد كه مغازه پر روغن و لباسهایش چرب شده است، عصباني شد و علوم و فنون ادبی 1، درس 9، خودارزیابی
فارسی 3 - درس شانزدهم - کباب غاز
فارسی 3 - درس پانزدهم- پاسخ سؤالات کارگاه متنپژوهی
طوطي ,مغازه ,درس ,ميكرد ,كه ,دكّان ,طوطي از ,و با ,آمد و ,مغازه آمد ,با خيال
درباره این سایت